ما هنگامی کلمهی اضطراب را بکار میبریم که بخواهیم احساس ناراحتی، نگرانی و ترس خود را توصیف کنیم. این ترکیبی از مجموعهی هیجانات و حسهای جسمانی است که در نگرانی یا اضطراب تجربه میکنیم. اگرچه اغلب برای ما این حالت خوشایند نیست اما اضطراب با پاسخ « جنگ یا گریز» همراه است – واکنش طبیعی زیستی ما به احساس مورد تهدید قرار گرفتن
همهی شما از احساس اضطراب که گاهی به سراغتان میآید آگاهید. احساس تنش، عصبانیت و گاهی وحشت ناشی از فکر کردن به اتفاقات ناخوشایند یا تصمیمهای دشوار پیش رو، بین همهی شما مشترک است – به ویژه اگر آن تصمیم تأثیر زیادی بر زندگی شما داشته باشد؛ مانند:
در چنین موقعیتهایی، نگرانی از اینکه چگونه بر مسایل غلبه خواهید کرد، یا با چه نتایجی ممکن است روبرو شوید قابلدرک است. حتی ممکن است برای مدتی کوتاه خواب، اشتها یا تمرکز شما مختل شود. سپس، بعد از مدت کوتاهی یا وقتی مشکل سپری شد، احساس نگرانی متوقف میشود.
چه زمانی اضطراب تبدیل به یک مشکل برای سلامت روانی میشود؟
به این خاطر که اضطراب یک تجربه طبیعی انسانی است، گاهی دانستن اینکه چه زمانی تبدیل به یک مشکل میشود کار آسانی نیست- اما اگر احساس اضطراب شما بسیار شدید باشد، یا برای مدتی طولانی تداوم داشته باشد، میتواند سخت طاقتفرسا و مشکلساز شود.
برای مثال
پاسخ « جنگ یا گریز» چیست؟
همچون دیگر موجودات، نوع بشر به گونهای تکامل یافته که بتواند در مقابل خطر و شرایط تهدیدآمیز، از خود محافظت کند. هنگامی که شما احساس خطر میکنید، بدن شروع به ترشح هورمونهایی مانند آدرنالین و کورتیزول میکند و این شما را از نظر جسمی آماده میکند تا با خطر روبرو شوید یا از آن فرار کنید. این هورمونها میتوانند:
سپس، زمانی که احساس کردید خطر رفع شده، بدن اقدام به ترشح هورمونهایی متفاوتی میکند که موجب آرامش عضلات شده و این باعث لرزش بدن میشود. به طور کلی به چنین فرایندی، پاسخ « جنگ یا گریز » گفته میشود – چنین مکانیسمی در بدن ما به شکل خودکار فعال میشود و ما کنترلی بر آن نداریم.
در دنیای مدرن، کمتر پیش میآید که در شرایطی قرار بگیریم تا مجبور شویم به طور فیزیکی از خطر فرار کنیم یا در مقابل آن بجنگیم. با این وجود پاسخ زیستی ما به تهدید همچنان مانند قبل عمل میکند.
** خارج شدن از خانه برای من چالش بزرگی است، چون میترسم دچار هراس شوم و دیگران مرا در این حالت مشاهده کنند و قضاوتم کنند. این واقعاً وحشتناک است. من میخواهم کمک بگیرم اما از قضاوت شدن میترسم. **
اگر اضطراب توانایی شما را در زندگی کردن به گونهای که علاقه دارید تحت تأثیر قرار داده، بررسی گزینههایی برای کمک به خود (چطور میتوانم اضطراب خود را مدیریت کنم؟ و آگاهی یافتن از درمانهای تخصصی (درمانهای تخصصی برای اضطراب چیست؟ ) میتواند اقدام مناسبی باشد.
این بخش برای خانواده و دوستانی نگارش شده که میخواهند برای عزیزانشان با مشکل اضطراب یا حملهی هراس مفید باشند.
مشاهدهی اینکه عزیزانتان از مشکل اضطراب رنج میبرند، میتواند بسیار ناراحت کننده باشد، اما کارهایی هست که با انجام آنها میتوانید برایشان سودمند باشید.
با آنها همدلی کنید
سعی کنید به موقعیتهایی فکر کنید که خود دچار اضطراب میشوید، ترجیح میدهید چطور دیگران به شما کمک کنند. برای مثال، آرام ماندن و کمی صبوری تا اضطراب رفع شود. اگرچه ممکن است اطرافیان شما شرایط متفاوت تری داشته باشند، اما این میتواند به شما درک بهتری از احساسی که در زمان ناراحتی دارند بدهد.
** مهربان باشید، قضاوت نکنید... به ما اطمینان بدهید که همه چیز درست خواهد شد، اطمینان بدهید که در کنارمان هستید.**
سعی نکنید آنها را تحت فشار بگذارید
وقتی یک عضو خانواده یا دوستتان در حال تجربهی شرایط دشواری است، میل شما برای کمک به آنها تا با ترسشان روبرو شوند یا تاکید بر یافتن یک راه حل عملی قابلدرک است. اما این فشار برای کسی که هنوز آمادگی روبرو شدن با مسایل را ندارد میتواند بسیار رنجآور باشد و حتی آنها را مضطرب تر کند. با حفظ آرامش و گوش دادن به حرفهای آنها و حمایت از آنها میتوانید مفیدتر باشید.
** آنچه که مرا کمک میکند، آرامش و پذیرش است، نه تلاش برای حل مشکل با بحثهای منطقی و عقلانی**
از آنها بپرسید که چگونه میتوانید کمکشان کنید
دوست یا عضو خانوادهی شما شاید خودش بداند که چه حمایتی از طرف شما میتواند مفید باشد. برای مثال یک تمرین تنفس مشترک یا مطرح کردن موضوعی برای انتقال توجه. با سؤال کردن از خودشان که به چه چیزی نیاز دارند یا چگونه کمکی میخواهند، میتوانید به گونهای حمایتشان کنید که احساس کنترل بیشتری پیدا کنند.
شما همچنین میتوانید بخش « چطور میتوانم اضطراب خود را مدیریت کنم » را برای مطالعه در اختیارشان بگذارید تا کمک کند به موضوعاتی که بتواند مفید باشد فکر کنند و اینکه چطور شما قادر به حمایت از آنها هستید.
** تمرین تنفس را به من یادآوری کن، از من بپرس به چه چیزی احتیاج دارم....**
در مورد اضطراب بیشتر بدانید
آگاهی بیشتر در مورد مشکلی که عضو خانواده یا دوستتان در حال تجربهی آن است، باعث میشود در مدیریت اضطراب بهتر یاریرسان باشید
آنها را برای دریافت کمک حرفهای تشویق کنید
اگر اضطراب برای عضو خانواده یا دوست شما تبدیل به یک مشکل شده، میتوانید آنها را برای دریافت کمک تخصصی تشویق کنید. مانند حمایت از آنها برای بهرهمندی از کمک پزشک یا گروههای حمایتی. حتی میتوانید به آنها پیشنهاد دهید اگر مایلاند:
مراقب خودتان باشید
حمایت از دیگران میتواند استرس زا باشد؛ بنابراین لازم است به خود یادآوری کنید که سلامت شما نیز مهم است و باید مراقب خودتان باشید. مراقبت از تندرستی خود موجب میشود انرژی، وقت و فاصلهای که نیاز است تا برای دیگران سودمند باشید حفظ شود.
پاسخ قابل انتظار و رایج به اضطراب، اجتناب از تمام پدیدههایی است که میتواند عامل شروع ترس باشد، بنابراین تصمیم به هر حرکتی ممکن است ابتدا شما را مضطرب تر کند. شاید سخت به نظر برسد، اما روبرو شدن با این موضوع که اضطراب چه احساسی به شما میدهد، میتواند قدم اول برای شکستن چرخهی ترس و عدم امنیت باشد.
اگر با مشکل اضطراب و حملهی هراس دست و پنجه نرم میکنید، روشهای مختلفی برای کمک به خودتان وجود دارد.
صحبت کردن با کسی که به او اطمینان دارید
صحبت کردن دربارهی آنچه شما را مضطرب میکند، باکسی که به او اطمینان دارید میتواند مفید باشد. همچنین ممکن است متوجه شوید آنها نیز مشکلاتی شبیه این داشتهاند و بتوانند شما را راهنمایی کنند. حتی صرف داشتن کسی که به شما اهمیت میدهد و شنوندهی حرفهای شماست، بسیار دلگرم کننده است.
** هنگامی که سخنانم از سینه بیرون میآیند مقداری از رنج آنها کاسته میشود **
تمرین تنفس
تمرین تنفس به شما کمک میکند اضطراب خود را مدیریت کنید و احساس آرامش بیشتری نمایید.
** نفس بکش، همیشه به خاطر داشته که نفس بکشی. نفس عمیق. موضوع بسیار ساده ایست اما در حملهی هراس فراموش میشود **
به آرامی با بینی نفس را وارد ریهها کن و سپس با دهان آن را خارج کن، آرام و منظم. ابتدا کمی عضلات خود را منقبض و سپس تمام عضلات را رها کن، از انگشتان پا شروع کن تا بالای سر. بعد به خود اجازه بده آرام باشی و به حالت بدن خود توجه کن.
تلاش برای انتقال توجه
انتقال توجه یا پرت کردن حواستان از احساس اضطراب میتواند به شما کمک کند. به یک گل نگاه کنید، یک عکس یا آنچه که برایتان سرگرمکننده و آرامبخش است. به جزییاتش توجه کنید، به رنگ، بو یا صداها.
** من وسایلی دارم برای سرگرمی مثل پازل، توپ و غیره. باعث میشود دستها و فکر من مشغول باشند**
گوش دادن به موسیقی
گوش دادن به یک موسیقی آرامبخش یا دلخواه خودتان، به آرام تر شدن شما کمک میکند.
** من مجموعهای از آهنگهای دلخواه خود را تهیهکردهام... هدفون را به گوش میگذارم، روی تخت دراز میکشم، چشمها را میبندم و غرق در موسیقی میشوم**
تلاش برای اطمینان دهی به خود
بازگو کردن این مطلب به خود که علائم تجربهشده صرفاً ناشی از اضطراباند، به شما آسیبی نمیرسانند و گذرا هستند میتواند مفید باشد. این کار به شما کمک میکند آرام تر شوید و کمتر نگران حملههای بعدی باشید.
ورزش کردن
ورزش به شما کمک میکند بهتر اضطراب و حملهی هراس خود را مدیریت کنید. قدم زدن یا دویدن کمک میکند کمتر به مسایل فکر کنید و موجب میشود از استرس روزانه فاصله بگیرید.
** قدم زدن برایم لذتبخش است، حتی اگر نتوانم مسیر طولانی بروم. من در حیاط خانه قدم میزنم و ناهارم را در فضای باز میخورم.**
اگر قادر به انجام فعالیتهای جسمی در بیرون منزل نیستید، یا مشکل حرکتی دارید، به فعالیتهای ورزشی فکر کنید که در منزل امکانپذیر است، مثل نرمش اندامهای مختلف بدن.
دفترچه خاطرات داشته باشید
یادداشت کردن موقعیتهایی که دچار اضطراب یا حملهی هراس میشوید، باعث میشود نسبت به عواملی که ماشه چکان این تجربیات هستند آگاهی یابید، اینگونه میتوانید در آینده راههای بهتری برای مواجه با آنها بیابید.
از طرفی شما میتوانید زمانهایی را که در مدیریت اضطراب خود موفق بودهاید نیز به دفترچهی خود اضافه کنید. این به شما کمک میکند کنترل بیشتری بر احساس اضطراب خود داشته باشید.
** من خاطرات تصویری از چیزهایی که در آنها موفق بودم نگه میدارم! باعث میشود فکر کنم انسان توانمندی هستم؛ بنابراین وقتی که در کافه مینشینم یا برای پیادهروی میروم، از آنچه انجام دادهام عکس میگیرم تا وقتی احساس ترس کردم آنها را دوباره نگاه کنم... این مرا دلگرم میکند که شاید کاری را که قبلاً انجام دادهام دوباره میتوانم انجام دهم.**
رژیم غذایی سالم
اگر از مصرف چیزهای محرک مانند قهوه، سیگار و الکل پرهیز کنید، دستیابی به آرامش آسان تر میشود. همچنین بعضیها حفظ یک رژیم غذایی سالم را راه حل مناسبی برای مدیریت اضطراب خود یافتهاند.
** در حال حاضر به راههای طبیعی برای کنترل هراس و اضطراب توجه میکنم، مانند مراقبه، ورزش، تمرین تنفس، ذهن آگاهی و تغذیه سالم. علاوه بر این مصرف الکل را قطع کردهام. خیلیها تصور میکنند مصرف الکل موجب کاهش اضطراب میشود اما در واقع مصرف آن در طولانی مدت اضطراب را تشدید میکند.**
درمانهای مکمل
یوگا، مراقبه، رایحه درمانی، ماساژ، رفلکسولوژی (بازتاب درمانی)، درمانهای گیاهی و هیپنوتیسم همگی اشکال مختلف درمان مکمل هستند که میتوانید آنها را امتحان کرده و گزینهی مناسبتر برای خود را انتخاب کنید. ممکن است متوجه شوید یکی یا تعدادی از این متدها کمک میکنند خواب بهتری داشته باشید، آرام تر باشید و یا علائم اضطراب و هراس را بهتر مدیریت کنید.
** من گوش دادن به نوار هیپنوتیسم را مفید یافتهام. اوایل همسرم را به خاطر خریدن آن دست میانداختم؛ اما حالا خودم هم به آن گوش میدهم، بسیار آرامشبخش است.**
گروههای حمایتی
گروههای حمایتی فرصتی است تا تجربیات مختلف به اشتراک گذاشته شود و شما را باکسانی که چالشهای مشابه دارند همراه میکند. آگاهی از این موضوع که شما در رنجهایتان تنها نیستید میتواند دلگرم کننده باشد.
رایجترین درمانهایی که پزشک برای اضطراب و اختلال هراس به شما میتواند پیشنهاد دهد عبارتاند از:
نوع درمانی که پزشک به شما پیشنهاد میدهد، بسته به تشخیصی که دریافت میکنید میتواند متفاوت باشد، اما عموماً پیش از تجویز دارو ارجاع به یک روانشناس میتواند گزینهی بهتری باشد.
رواندرمانی
رواندرمانی فرایندی است که در آن، شما با کمک یک درمانگر مجرب، شناخت بیشتری نسبت به دلایل بروز اضطراب پیدا میکنید و راهکارهایی برای مدیریت آن مییابید. رواندرمانیهای متنوعی برای درمانجویان وجود دارد، اما رایجترین رواندرمانی برای اضطراب، درمان شناختی – رفتاری است، زیرا شواهد زیادی مبنی بر اثربخشی آن وجود دارد.
درمان شناختی – رفتاری نوع خاصی از رواندرمانی است،که هدف آن شناسایی ارتباط بین افکار، احساسات و رفتار است و به شما مهارتهای کاربردی برای مدیریت هرچه بهتر آنها را آموزش میدهد.
** من تشخیص اختلال اضطراب منتشر، افسردگی و رگههای اختلال وسواس- جبری دریافت کرده بودم، یک سال تحت درمان شناختی – رفتاری بودم که برایم بسیار مفید بود. **
کتابهای خود یاری
کتابهای خود یاری ابزاری هستند که توسط متخصصان سلامت تهیهشده تا از آنها کمک بگیرید. این کتب برای مدیریت اضطراب میتوانند بسیار مفید باشند.
برای دسترسی به این کتابها میتوانید به کتابفروشیها، کتابخانه یا سایتها مراجعه کنید.
گزینههای دیگر درمانی کداماند؟
آرامش درمانی
آرامش درمانی، یادگیری چگونگی آرام کردن عضلات در موقعیتهایی است که دچار اضطراب میشوید. آرامسازی عضلانی باید توسط یک متخصص آموزش داده شود، معمولاً در جلسات یک روز در هفته و در طول سه تا چهار ماه
ورزشهای تجویزشده
پزشکان میتوانند برای انواع مشکلات، تمرینهای جسمانی نیز تجویز کنند، ولو مشکلات سلامت روانی. اگر پزشک شما تمرینی را تجویز کرد، یک مربی دورهدیده نیز معرفی خواهد کرد تا بتوانید برنامهی ورزشی خود را آغاز کنید.
حمله هراس شکل اغراقشدهی پاسخ طبیعی بدن به ترس، استرس یا هیجان است. وقوع آنی حسهای جسمانی پرقدرت، مانند:
** من با تمام وجود توانستم پدیدار شدن علائم فیزیکی را در تمام بخشهای بدنم احساس کنم تا اینکه کاملاً احساس گیجی و جدا شدن از بدنم کردم. احساس کردم نمیتوانم نفس بکشم، فقط میخواستم از آن محیط خارج شوم، اما ممکن نبود چون در قطار بودم**
در طول حملهی هراس ممکن است دچار این ترس شوید که:
** دندانهایم به هم برخورد میکردند و بدنم میلرزید، نفسهایم به شماره افتاده بود و از ترس اینکه الان بیهوش خواهم شد به گریه افتادم **
چه زمانی حملهی هراس اتفاق میافتد؟
این مسئله در افراد مختلف متفاوت است. ممکن است شما نسبت به موقعیتها یا مکانهایی که احتمال بروز حمله در آنها بیشتر است شناخت خوبی داشته باشید و یا بر عکس، احساس کنید حملات بدون پیش آگهی و ناگهانی رخ میدهند.
حمله هراس حتی میتواند در زمان خواب هم به سراغتان بیاید و شما را بیدار کند. این زمانی رخ میدهد که مغز شما آن قدر گوش بزنگ شده (به خاطر اضطراب)، که هر تغییر کوچکی را در بدن نشانه خطر بداند.
تجربه حمله هراس به ویژه شب هنگام میتواند هولناک باشد، درحالیکه از آنچه رخ میدهد مبهوت گشتهاید، هر تقلایی برای مقابله با آن بیفایده به نظر میرسد.
** خواب من به خاطر حملهی هراس و کابوسها سلب شده، تنها یک ساعت بعد از به خواب رفتن بیدار میشوم، با بدنی لرزان، خیس عرق و با تپش شدید قلب **
حمله هراس چقدر طول میکشد؟
طول مدت وقوع حملهی هراس اغلب بین 5 تا 20 دقیقه است. شروع حمله معمولاً به صورت ناگهانی و علائم آن در مدت 10 دقیقه به اوج میرسند.
ممکن است در بعضی موارد، علائم حملهی هراس تا یک ساعت نیز تداوم یابند. این پدیده در واقع بروز یک حمله بلافاصله پس از حملهی قبلی است، یا تجربهی یک اضطراب شدید پس از حملهی هراس اولیه است.
هر چند وقت یک بار ممکن است حمله هراس به سراغم آید؟
از این نظر هم در افراد مختلف متفاوت است. شاید شما تنها یک بار دچار حمله هراس شوید و دیگر هیچگاه آن را تجربه نکنید و یا ممکن است ماهی یک بار یا حتی چند بار در هفته دچار حمله شوید.
برای درمان حملهی هراس چه میتوان کرد؟
داشتن حملهی هراس میتواند تجربه دردناکی باشد، اما کارهای متفاوتی برای بهبود آن میتوان انجام داد:
به عنوان بخشی از درمان، پزشک میتواند داروهای خاصی نیز تجویز کند. چهار طبقهی دارویی وجود دارد که برای مدیریت اضطراب میتواند مفید باشد: داروهای ضد افسردگی، بتا-بلوکرها، مسکنها (بنزودیازپین ها)، پرگابالین (داروی ضد تشنج).
ضد افسردگیها
داروهای ضد افسردگی به شما کمک میکند آرام تر باشید و از درمانهای موازی مانند رواندرمانی بهرهی بیشتری ببرید. با وجود این داروهای ضد افسردگی گاهی میتوانند عوارض جانبی نامطلوبی داشته باشند مثل، افزایش اضطراب یا اختلال در خواب.
بتا-بلوکرها
داروهای مسدودکنندهی گیرندهی بتا، مانند پروپرانولول، میتوانند بعضی از علائم جسمی اضطراب را بهبود بخشند، مثل افزایش ضربان قلب، تپش قلب و لرزش بدن. با وجود این در طبقهی داروهای روانپزشکی قرار ندارند، بنابراین نشانههای روانشناختی را کاهش نخواهند داد.
بتا-بلوکرها در موقعیتهایی میتوانند مفید باشند که شما مجبورید با یک فوبیای خاص روبرو شوید، مثل سوار هواپیما شدن
مسکنها
در صورتی که اضطراب بسیار شدید و ناتوان کننده باشد، پزشک میتواند مسکنها (بنزودیازپین ها) را تجویز کند. مسکنها هسته مشکل را هدف قرار نمیدهند، بلکه تنها علائم را کاهش میدهند تا زمانی که درمان دیگری آغاز شود.
مسکنها فقط باید برای مدتی کوتاه مصرف شوند، زیرا احتمال وابستگی به آنها زیاد است و این موضوع قطع دارو را دشوارتر میکند.
پرگابالین (داروی ضد تشنج)
در شرایط خاص، مانند زمانی که تشخیص اختلال اضطراب منتشر دریافت کرده باشید، ممکن است تصمیم پزشک شما تجویز دارویی به نام پرگابالین (لیریکا) باشد. این دارو در طبقهی داروهای ضد تشنج است و برای درمان صرع بکار میرود، با این حال مجوز استفاده از آن برای درمان اضطراب نیز وجود دارد.
دانستن این موضوع که چرا تجربهی اضطراب برای عدهای تبدیل به یک مشکل سلامت روانی میشود دشوار است. اگر شما بیشتر از دیگران احساس نگرانی میکنید، میتواند بخشی از شخصیتتان باشد – یا شاید ترکیبی از مسایل مختلف باشد. حتی ممکن است گاهی مضطرب شوید بدون آنکه علت آن را بدانید یا دلیل روشنی برای آن بیابید.
گذشته و تجربیات کودکی
اگر حادثهی ناراحتکنندهای برای شما در گذشته رخ داده باشد، شاید از روبرو شدن دوباره با آن اتفاق دچار اضطراب شوید، مبادا که همان هیجانات ناراحتکننده دوباره تکرار شوند.
** همه چیز به دورهی دبیرستان برمیگردد، زمانی که من به طور جسمی و کلامی مورد آزار و اذیت قرار میگرفتم. دوران بسیار ناراحتکنندهای بود، حتی گاهی هنوز هم با فکر کردن به آن وقتها دچار وحشت می شوم **
از طرفی احساس اضطراب شاید موضوعی باشد که شما در دورهی کودکی آن را آموختهاید. برای مثال، اگر خانواده یا کسانی که از شما مراقبت میکردند دنیا را جای خصومت، دشمنی و خطر میدانستند، شاید شما هم آموخته باشید نگاهتان به دنیا چنین باشد.
زندگی روزمره و عادتها
سبک زندگی و شیوهای که شما روز خود را سپری میکنید، میتواند بر احساسات شما اثر بگذارد. برای مثال، مسایلی که در ادامه به آنها اشاره میشود میتوانند در اضطراب شما نقش زیادی داشته باشند:
** من اخیراً متوجه شدهام که وقتی مضطربم، ولخرجی میکنم و از طرف دیگر، فکر کردن به پولی که خرج کردهام اضطراب مرا بیشتر میکند**
نوع تغذیه
نوع تغذیه هم میتواند بر خلق روزانهی شما تأثیرگذار باشد؛ و بعضی خوراکیها میتوانند موجب بروز یا آغازگر نشانههای اضطراب باشند، مثل نوشیدن کافئین، مصرف زیاد مواد قندی و به طور کلی تغذیهی ناسالم.
سلامت جسمی و روانی
سلامت جسمانی شما میتواند بر بهزیستی روانیتان نقش بسزایی داشته باشد. به عنوان مثال، اگر مدت زیادی است که شرایط جسمی خاصی را تجربه میکنید یا از درد مزمن رنج میبرید، چنین عواملی میتواند سلامت روان شما را نسبت به مشکلاتی چون اضطراب و افسردگی آسیبپذیر تر کند (برای آگاهی بیشتر به کتابچه« شناخت افسردگی» رجوع کنید).
همچنین اگر شما با مشکلات سلامت روان دیگری مانند افسردگی دست و پنجه نرم میکنید، این موضوع میتواند شما را نسبت به بروز اضطراب آسیبپذیر تر کند.
سوءمصرف داروها یا مواد غیرقانونی
اگر شما در حال حاضر از داروها یا مواد غیرقانونی مثل الکل استفاده میکنید، مصرف آنها میتواند سلامت روان شما را به خطر اندازد. برای مثال، تجربهی اضطراب خود میتواند ناشی از عوارض جانبی:
ژنتیک
شواهد به دست آمده نشان میدهد، بعضی افراد ژنهایی را به ارث میبرند که آنها را بیشتر مستعد اضطراب میکند.
شایعترین اختلالات اضطرابی عبارتاند از
شاید شما مبتلا به اختلال خاصی نباشید یا علاقهای به برچسب خوردن بیماری نداشته باشید، با وجود این شناخت تشخیصهای مختلف میتواند شما را با تجربیات اضطرابی خود آشنا تر کند و در صورت نیاز گزینههای حمایتی را در اختیارتان بگذارد.
اختلال اضطراب منتشر
اگر مدت زیادی است مضطرب هستید و اغلب اوقات نگرانید، اما این اضطراب مربوط به موضوع خاصی در زندگی شما نیست، ممکن است مبتلا به اختلال اضطراب منتشر باشید. به دلیل اینکه اضطراب، نشانهها و علائم زیادی دارد (علائم اضطراب چیست؟ ص 3) تشخیص آن میتواند بسیار گسترده باشد، یعنی مشکلاتی که شما به واسطهی اختلال اضطراب منتشر تجربه میکنید با مشکلاتی که دیگران بیان میکنند میتواند متفاوت باشد، هرچند که تشخیص بیماری یکسان باشد.
** اگر ندانید مشکلتان چیست، چطور میتوانید به درمان آن بیندیشید؟ در واقع، دریافت تشخیص اضطراب و اختلال هراس موجب تسکین من شد! چون متوجه شدم علائمی که تجربه میکنم آن قدرها هم وحشتناک و عجیب نیست**
اختلال هراس
اگر شما حملههای هراس را تجربه میکنید که به نظر کاملاً غیرقابلپیشبینی و علتهای بروز آن غیرقابلشناسایی است، احتمالاً تشخیص اختلال هراس دریافت میکنید (حمله هراس چیست؟ ص 7)
تجربهی اختلال هراس موجب میشود دایماً از بروز دوباره حمله هراس نگرانی داشته باشید، به گونهای که همین نگرانی میتواند موجب آغاز حمله هراس دیگری شود.
** اینکه هیچوقت نمیدانی کی دچار حمله هراس میشوی بدترین حس دنیاست**
اختلال وسواس- جبری
تنها زمانی میتوان تشخیص اختلال وسواس- جبری داد که اضطراب، شما را به تجربه هر دو علامت هدایت کند:
(برای آگاهی بیشتر به کتابچه «شناخت اختلال وسواس – جبری و راههای درمان آن» رجوع کنید)
ترسهای مرضی (فوبیا)
فوبیا ترس شدید از شئ یا موضوع خاصی است، حتی چیزهایی که به نظر نمیرسد برای شما خطرناک باشد. اگر مبتلا به فوبیا هستید، ماشه چکان اضطراب شما یک موقعیت خاص یا یک شئ است.
(برای آگاهی بیشتر به کتابچهی « شناخت ترسهای مرضی و راههای درمان آن» رجوع کنید)
اختلال استرس پس از سانحه
اگر اضطراب شما پس از تجربه یا مشاهدهی یک حادثهی بسیار هولناک آشکارشده، امکان دارد که تشخیص اختلال استرس پس از حادثه دریافت کنید. این اختلال موجب تکرار آن خاطره، یا کابوسهای مربوط به آن واقعهی دردناک میشود، به طوری که هر بار احساس اضطراب شما به همان شدت لحظهی وقوع حادثه است.
اگر در حال حاضر اضطراب را تجربه میکنید، ممکن است بعضی از حالتهای جسمی و روانشناختی شما با آنچه در جدول زیر آمده همخوانی داشته باشد. با این وجود احساس اضطراب میتواند در افراد مختلف متفاوت باشد، بنابراین ممکن است آن طور که شما این حسها را تجربه میکنید در پایین ذکر نشده باشد.
حالتهای جسمی |
حالتهای روانشناختی |
حالت تهوع (احساس مریضی) |
احساس تنش، عصبانیت و خشم |
انقباض عضلات و سردرد |
احساس وحشت یا ترس بسیار شدید |
احساس کرختی و سوزن سوزن شدن |
احساسی شبیه اینکه جهان سریعتر یا کند تر حرکت میکند |
احساس سرگیجه و منگی |
احساس اینکه اطرافیان متوجه اضطراب شما شدهاند و دارند تماشایتان میکنند |
تنفس تند و سطحی |
احساس اینکه ذهن شما با افکار مختلف پر شده |
گرگرفتگی و عرق کردن |
روی آوردن به تجربیات منفی یا فکر کردن به یک موضوع بارها و بارها (که به آن نشخوار فکری گفته میشود) |
تپش قلب و ضربان نامنظم |
احساس بیقراری و ناتوانی در تمرکز |
افزایش فشارخون |
احساس بیحسی و کرختی |
اختلال در خواب |
|
دستشویی رفتن بیشتر یا کمتر از معمول |
|
احساس در دل رخت شستن یا پرپر زدن پروانه در معده |
|
تجربه حمله هراس (حمله هراس چیست؟ ص 7) |
|
** اضطراب برای من، مثل این است که همهی دنیا منتظر باشد من بیفتم، تا به من بخندند. این مرا پریشان و دچار احساس ناامنی میکند، حتی اگر قدم بعدی که میخواهم بردارم در بهترین مسیر باشد. **
** اضطراب برای من، مثل این است که همهی دنیا منتظر باشد من بیفتم، تا به من بخندند. این مرا پریشان و دچار احساس ناامنی میکند، حتی اگر قدم بعدی که میخواهم بردارم در بهترین مسیر باشد. **
پیامدهای بلندمدت اضطراب چیست؟
اگر مدت زیادی است که احساس اضطراب میکنید یا غالب اوقات مضطرب هستید، ممکن است عوارض بیشتری را در جسم و ذهن خود تجربه کرده باشید، مثل:
همچنین ممکن است در ابعاد مختلف زندگی روزمرهی خود دچار مشکلاتی شوید، مثل: