اختلال دوقطبی مشکلی در سلامت روان است که عمدتاً بر روحیه شما تأثیر میگذارد. اگر دچار اختلال دوقطبی هستید، بهاحتمالزیاد موارد زیر را تجربه خواهید کرد:
شیدایی یا دورههای هیپومنیک
دورههای افسردگی
و بهطور بالقوه برخی علائم روانی در حین دورههای شیدایی یا افسردگی در شما ظهور خواهد کرد.
هر کس تغییراتی در وضعیت روانی خود دارد، اما در اختلال دوقطبی این تغییرات میتوانند بسیار نگرانکننده باشند و تأثیر زیادی در زندگی داشته باشند. ممکن است احساس کنید که عدم تعادل روانی شما بسیار شدید شده و نوسانات روحی زیادی تجربه میکنید.
بسته به نحوه تجربه این حالتهای خلقی و اینکه این موضوع تا چه اندازه بر شما تأثیر میگذارد، پزشک ممکن است وضعیت شما را به داشتن نوع خاصی از اختلال دوقطبی تشخیص دهد.
«این بیماری یک محرک عاطفی است: وقتی خلق من بالاست، احساس میکنم خیلی سریعتر، خوشحالتر، باهوشتر و سرزندهتر از هر کس دیگری هستم و وقتی خلقم پایین باشد، انگار رنج کل دنیا را متحمل میشوم».
اختلال دوقطبی یا افسردگی- مانیک؟ اصطلاح «دوقطبی» به موضوعی دلالت میکند که روحیه شما بین دو حالت بسیار متفاوت شیدایی و افسردگی تغییر میکند. درگذشته به اختلال دوقطبی از عنوان افسردگی- مانیک یاد میشد، بنابراین هنوز هم ممکن است مردم از این اصطلاح استفاده کنند. برخی از متخصصان مراقبتهای بهداشتی همچنین ممکن است از اصطلاح اختلال عاطفی دوقطبی استفاده کنند («عاطفی» بدان معنی است که این اختلال به خلقوخو یا احساسات مربوط میشود). |
بسته به حالتی که شما خلق و علائم مختلف دوقطبی را تجربه میکنید و اینکه میزان تأثیر آنها بر شما چقدر است، پزشک ممکن است شما را به داشتن نوع خاصی از اختلال دوقطبی تشخیص گذاری کند. در جدول زیر برخی از اصطلاحاتی که ممکن است توسط پزشک شما مورداستفاده قرار بگیرد، وجود دارد.
تشخیص
اختلال دوقطبی نوع اول
اختلال دوقطبی نوع دوم
سیکلوتایمی یا اختلال خلق ادواری |
معنی تشخیص
ممکن است به شما گفته شود که اختلال دوقطبی نوع اول دارید؛ اگر حالت زیر را تجربه کرده باشید:
ممکن است به شما گفته شود که اختلال دوقطبی نوع دوم دارید؛ اگر شما هر دو حالت زیر را تجربه کرده باشید:
ممکن است به شما گفته شود که دچار سیکلوتایمی شدهاید اگر:
شنیدن این تشخیص میتواند تا حدودی پیچیده باشد، زیرا ممکن است احساس کنید که به شما گفته میشود علائم شما «بهاندازه کافی جدی نیستند»، اما چنین نیست. سلامت روان طیفی است که تجربیات مختلف را در بر میگیرد و سیکلوتایمی میتواند تأثیر جدی بر زندگی شما بگذارد. |
استفاده از این عبارات میتواند به شما و پزشک متخصصتان کمک کند تا در مورد تشخیص و معالجه بیماری بهطور واضح صحبت کنید. اگر پزشک شما تابهحال از کلمات یا عباراتی که تاکنون متوجه نشدهاید، استفاده کرده است، میتوانید از او بخواهید که بیشتر توضیح دهد.
علائم اختلالهای دوقطبی هرچند وقت یکبار رخ میدهند؟
این موضوع میتواند به موارد زیادی وابسته باشد، مانند:
آنچه برای شما طبیعی است نیز میتواند باگذشت زمان تغییر کند. بااینحال، بسیاری از مردم متوجه میشوند:
تغییر حالت سریع Rapid Cycling این ممکن است به معنای آن باشد که شما برای چند هفته بین دورهها احساس تداوم میکنید، یا اینکه روحیه شما میتواند به همان سرعت در همان روز یا حتی در همان ساعت تغییر کند. در حال حاضر، اختلال دوقطبی با تغییر حالت سریع بهطور رسمی بهعنوان یک نوع جداگانه از اختلال دوقطبی محسوب نمیشود، اما تحقیقات بیشتری لازم است تا بهطورقطع به این موضوع پاسخ بگوییم و یا درک بهتری از آن داشته باشیم. |
همچنین معمول است که بین دورههای اختلال بازههای متنوعی از پایداری یا دورههای خنثی وجود داشته باشد. این بدان معنا نیست که شما در این مدت هیچ احساسی ندارید، بلکه شما در حال حاضر شیدایی، هیپومانیا یا افسردگی را تجربه نمیکنید، یا اینکه علائم خود را بهطور مؤثر مدیریت میکنید. ممکن است در بین دورهها سالها احساس ثبات کنید، اگرچه برای برخی افراد دوره ثبات میتواند بسیار کوتاهتر باشد.
در این بخش اطلاعاتی در مورد موضوعات زیر وجود دارد:
گذر از هر یک از این تجربیات میتواند بسیار دشوار باشد، بنابراین ارزش فکر کردن در مورد چگونگی مراقبت از خود و اینکه چه درمانی بهتر است، میتواند به بهبود بیماری کمک زیادی کند. برنامهریزی از قبل برای گذر از بحران نیز باارزش است.
دورههای شیدایی
شیدایی میتواند یک هفته یا بیشتر دوام داشته باشد و تأثیر منفی شدیدی بر توانایی شما در انجام کارهای روزمره معمول بگذارد و غالباً این کارها را بهطور کامل مختل یا متوقف میکند. شیدایی شدید بسیار جدی است و اغلب نیاز به معالجه در بیمارستان دارد.
در اینجا مواردی بیان میشود که ممکن است در یک دوره جنونآمیز تجربه شوند:
چه احساسی ممکن است داشته باشید:
|
چه برخوردی ممکن است داشته باشید:
|
«سختترین چیزی که میتوانم به آن اشاره کنم، داشتن افکار متعدد در دوره شیدایی است. مثل این است که من چهار مغز دارم و هر یک میخواهد از دیگری پیشی بگیرد... این موضوع همزمان میتواند ترسناک و سرخوشانه باشد».
دورههای هیپومانیا
هیپومانیا شبیه شیدایی است، اما چند تفاوت اساسی دارد:
درحالیکه هیپومانیا شدیدتر از شیدایی نیست، اما هنوز هم میتواند تأثیر مخربی بر زندگی شما بگذارد و افراد ممکن است متوجه تغییر در روحیه و رفتار شما شوند.
علائم هیپومانیا میتواند شامل موارد زیر باشد:
چه احساسی ممکن است داشته باشید:
|
چه برخوردی ممکن است داشته باشید:
|
«در روزهایی که در دوره هیپومانیا بودم، آنقدر با دیگران بیشازحد صحبت میکردم که موجب ناراحتی آنها میشد و هنوز نمیتوانم خودم را کنترل کنم.»
بعد از یک دوره شیدایی یا هیپومنیک ممکن است:
دورههای افسردگی
در اینجا مواردی وجود دارد که ممکن است در طول یک دوره افسردگی تجربه کنید:
چه احساسی ممکن است داشته باشید:
|
چه برخوردی ممکن است داشته باشید:
|
بسیاری از مردم باور دارند مقابله با یک دوره افسردگی نسبت به دورههای مانیک یا هیپومنیک، دشوارتر است. تضاد بین روحیه بالا و پایین ممکن است حتی افسردگی شما را عمیقتر جلوه دهد.
«دورههای افسردگی ممکن است یکنواخت و بی هیجان و یا شدید و طاقتفرسا باشد. بعضیاوقات پر از افکار شیطانی است و درد ذهنی آنقدر بد است که از هر درد جسمانی بدتر به نظر میرسد».
دورههای مختلط
دورههای مختلط (همچنین به آن «حالات مختلط» نیز گفته میشود) وقتی علائم افسردگی و شیدایی یا هیپومانیا را همزمان یا بهسرعت یکی پس از دیگری تجربه میکنید، روی میدهد. مقابله با این مسئله دشوار است، بهویژه به این دلیل که:
«دورههای مختلط بدترین نوع هستند. غیرقابلپیشبینیترین و خطرناکترین نوع دورهها میباشند، آنچنانکه توضیح درباره آن دشوار است».
علائم روانی
علائم روانی میتواند شامل موارد زیر باشد:
همه افرادی که اختلال دوقطبی دارند، روانپریشی را تجربه نمیکنند، اما برخی از افراد چنین دورهای را از سر میگذرانند. این موارد در دورههای شیدایی شایعتر است، اما میتواند در دورههای افسردگی نیز اتفاق بیفتد. این نوع تجربیات میتوانند در آن زمان برای شما بسیار واقعی باشند، آنچنانکه ممکن است درک نگرانیهای دیگران درباره شما را دشوار کند.
«سپس [در کنار شیدایی] پارانویا وجود دارد، سایهها، صداها، احساس میکنم کسی پشت سر من حضور دارد، هر جا که میروم، دنبال من است».
هیچکس دقیقاً نمیداند چه عواملی باعث ایجاد اختلال دوقطبی میشود. محققان فکر میکنند که ترکیبی از عوامل مختلف، ازجمله عوامل جسمانی، محیطی و اجتماعی، احتمال ابتلا به این بیماری را افزایش میدهد.
در ادامه میتوانید اطلاعاتی در موارد زیر کسب کنید:
حوادث کودکی
برخی از کارشناسان معتقدند که مشکلات شدید عاطفی در کودکی امکان دارد باعث شود شما به اختلال دوقطبی مبتلا شوید. این موضوع میتواند شامل تجربیاتی مانند:
باشد. درواقع تجربه ضربه و پریشانی در کودک میتواند تأثیر زیادی در توانایی شما در تنظیم احساسات داشته باشد.
وقایع استرسزا در زندگی
ممکن است شما بتوانید شروع علائم خود را به یک دوره بسیار استرسزا در زندگی خود پیوند دهید، مانند:
هرچند که استرس پایین بعید است موجب اختلال دوقطبی شود، اما برای بعضی از افراد میتواند یک دوره شیدایی یا افسردگی ایجاد کند.
عوامل شیمیایی مغز
شواهد نشان میدهد که علائم دوقطبی را میتوان با داروهای روانپزشکی خاصی درمان کرد، این داروها بر روی انتقالدهندههای عصبی (مواد شیمیایی پیامرسان) در مغز عمل میکنند.
همین موضوع نشان میدهد که اختلال دوقطبی ممکن است به مشکلاتی در عملکرد انتقالدهندههای عصبی مرتبط باشد و برخی تحقیقات بر این مسئله صحه میگذارند. بااینحال، هیچکس بهطور دقیق نمیداند که چگونه این انتقالدهندههای عصبی کار میکنند و اینکه آیا مشکلات اینها علت یا نتیجه یک اختلال دوقطبی است یا خیر.
عامل ژنتیک
اگر شما اختلال دوقطبی را تجربه میکنید، بهاحتمالزیاد فردی را در فامیل دارید که مثل شما روحیه و علائم دوقطبی را از خود نشان میدهد (اگرچه ممکن است هنوز تشخیصی صورت نگرفته باشد). این موضوع نشان میدهد که اختلال دوقطبی ممکن است بهصورت ژنتیکی منتقل شود.
بااینحال، بیان این مطلب لزوماً به معنای وجود یک «ژن دوقطبی» نیست، چراکه پیوندهای خانوادگی بسیار پیچیدهتر هستند. بهعنوانمثال، محققان فکر میکنند عوامل محیطی نیز میتوانند عامل بروز علائم اختلال دوقطبی باشند. برای اکثر افراد، اعضای خانواده بخش مهمی از عناصر محیطی دوره بلوغ را تشکیل میدهند.
آیا داروها میتوانند باعث بروز اختلال دوقطبی شوند؟
|
برای تشخیص، پزشک از شما موارد زیر را سؤال میکند:
آنها همچنین ممکن است:
فقط توسط پزشک متخصص سلامت روان مانند روانپزشک میتوان وجود اختلال دوقطبی را تشخیص داد، نه توسط پزشک معالج.
«پس از تشخیص صحیح، علت مشکلاتم را فهمیدم. دانستم که من فردی بیمار هستم. احساس بدی نسبت به خودم نداشتم».
انجام تشخیص چه مدت طول میکشد؟
ازآنجاکه اختلال دوقطبی در طول زمان تغییراتی در روحیه شما ایجاد میکند، ممکن است پزشک شما بخواهد قبل از تشخیص برای مدتی شما را تحت نظر گیرد. اختلال دوقطبی همچنین علائم مشترکی با سایر بیماریهای روانی مانند افسردگی، اختلال شخصیت مرزی، اختلال اسکیزوافکتیو (عاطفه گسیختگی) و اسکیزوفرنی دارد، بنابراین ممکن است پزشک شما بخواهد از تشخیص صحیح اطمینان حاصل کند.
به همین دلیل ممکن است رسیدن به یک تشخیص صحیح فرآیندی طولانی باشد و گاهی ممکن است این عمل سالها به طول انجامد.
این بخش شامل موارد زیر است:
ترکیب دقیق درمانهایی که به شما ارائه میشود به این نکته بستگی دارد که آیا شما در حال حاضر یک دوره دوقطبی را از سر میگذرانید یا در حال مدیریت سلامت روانیتان در درازمدت هستید.
برای مدیریت دورهای که در حال حاضر از سر میگذرانم، چه درمانی میتوانم انجام دهم؟
این موضوع معمولاً بستگی به این دارد که در حال تجربه چه نوع دورهای هستید.
در طول دورههای افسردگی
برای اطلاعات بیشتر در مورد درمانها و نکات مربوط به مراقبت از خود در مورد افسردگی به صفحه ما در مورد افسردگی مراجعه کنید.
در درازمدت چهکاری میتوانم انجام دهم؟
هدف درمان باید حفظ ثبات و مدیریت علائم باشد. همچنان که احساس پایداری بیشتری میکنید، بیشتر پشتیبانی شما میتواند از جانب یک تیم بهداشت روان یا پزشکتان حاصل شود.
متخصص بهداشت باید به شما کمک تا موارد زیر را در نظر بگیرید:
کدام روش رواندرمانی را میتوان به شما پیشنهاد داد؟
چندین روش رواندرمانی متفاوت وجود دارد که ممکن است به شما در مدیریت اختلال دوقطبی خود در طولانیمدت کمک کند.
در اینجا به موارد معدودی که مورد آزمایش قرارگرفته و نتیجه مطلوبی را داشته است، میپردازیم. اگرچه سایر روشهای درمانی نیز ممکن است کارایی داشته باشند:
برخی از این درمانها بهطور گستردهتری از سایر روشها در دسترس هستند. آنچه به شما پیشنهاد میشود نیز بستگی به آنچه شما و پزشکتان موافق هستید، دارد.
چگونه رواندرمانی میتواند در درازمدت به درمان بیماری کمک کند؟
رواندرمانی میتواند به شما کمک کند تا:
اختلال دوقطبی باعث میشود که احساس كنترل كمتری بر خود داشته باشید. بااینوجود، موارد زیادی وجود دارد که میتوانید برای مدیریت علائم و درنتیجه سلامت بیشتر انجام دهید:
با روحیات خود آشنا شوید
روحیات خود را زیر نظر داشته باشید. تحت نظر داشتن حال و هوای شما در یک دوره زمانی میتواند مفید باشد. میتوانید از یک دفتر خاطرات خلقوخوی بهره ببرید.
محرکهای خود را بشناسید. بهعنوانمثال، اگر شما اغلب پس از نیمهشب یا در زمانی مقرر احساس افسردگی میکنید، با کنار هم قرار دادن این موارد میتوانید الگوهای خود را بشناسید. سپس میتوانید برای جلوگیری از وقوع آنها اقداماتی را انجام دهید یا تأثیر آنها را به حداقل برسانید.
علائم هشداردهنده را بشناسید. ممکن است متوجه شوید که الگویی قبل از بروز یک دوره وجود دارد. مثلاً میتواند شامل این موارد باشد:
آگاهی از نشانههای شروع یک دوره بیماری میتواند به شما کمک کند مطمئن شوید که سیستمهای پشتیبانی دارید و درنتیجه میتوانید مراقب خود باشید. همچنین میتواند در مورد هرگونه علائم هشداردهنده با خانواده و دوستان نزدیکتان صحبت کنید، بنابراین آنها میتوانند به شما کمک کنند.
«من باید مراقب باشم که چه میزان تماس اجتماعی دارم - میزان زیاد آن میتواند برای من دردسرساز شود. من باید شروع به گفتن «نه» برای مطالبات دیگران کنم».
گامهای عملی بردارید
یک سبک زندگی باثبات را دنبال کنید. روال زندگی شما میتواند شامل موارد زیر باشد:
«من زنگ هشدار را بر روی تلفن خود قرار دادهام، بنابراین هرروز داروهای خود را در همان ساعت مصرف میکنم».
استرس خود را مدیریت کنید. استرس میتواند هر دو دوره شیدایی و افسردگی را تحریک کند. موارد زیادی وجود دارد که میتوانید انجام دهید تا مطمئن شوید که هنگام بروز استرس دچار آن نشوید یا از خود مراقبت کنید. (برای اطلاعات بیشتر به بخش مدیریت استرس مراجعه کنید.)
مراقب سلامتی جسمانی خود باشید
بهاندازه کافی بخوابید. برای بسیاری از مبتلایان به اختلال دوقطبی، خواب آشفته میتواند هم محرک و هم نشانهای از وجود یک دوره باشد. خواب کافی به شما کمک میکند تا روحیه خود را ثابت نگهدارید یا طول یک دوره را کوتاه کنید.
یک رژیم غذایی سالم داشته باشید. خوردن یک رژیم متعادل و مغذی میتواند به شما کمک کند احساس خوبی داشته باشید، بهروشنی فکر کنید و روحیه خود را آرام کنید. (برای کسب راهنمایی بیشتر به بخش «غذا و خلقوخو» مراجعه کنید.)
بهطور منظم ورزش کنید. هنگامیکه احساس افسردگی میکنید و یا احساس سرخوشی دارید، ورزش میتواند با استفاده از مصرف انرژی به شما کمک کند. ورزش آرام مانند یوگا یا شنا نیز میتواند به شما در آرامش و مدیریت استرس کمک کند.
«چالشی که من دارم این است که با «سرخوشی» اغوا نشوم. مراقب خودم باشم، خواب کافی و تغذیه مناسب داشته باشم».
ایجاد یک شبکه حمایتی
ایجاد یک شبکه حمایتی میتواند برای کمک به شما در مدیریت روحیه خود واقعاً ارزشمند باشد. یک شبکه حمایتی ممکن است شامل دوستان، خانواده یا افراد دیگری در زندگی شما باشد که به آنها اعتماد دارید و قادر به صحبت با آنها هستید. نوع حمایتی که آنها میتوانند ارائه دهند شامل موارد زیر است:
«وقتی توازن خود را با افسردگی یا شیدایی بیشازحد از دست میدهم، برای کسب پشتیبانی به مردم نزدیک میشوم».
پشتیبانی از طرف همنوعان
برقراری ارتباط با افرادی که تجربیات مشابه یا مشترکی دارند میتواند بسیار مفید باشد. شما میتوانید با کسانی که اختلال دوقطبی دارند صحبت کنید تا احساسات، تجربیات و ایدههای خود را برای مراقبت از خود به اشتراک بگذارید.
«تجربه هیچ دو نفر یکسان نیست، اما آرامش و احساس خوبی در توضیح ندادن وجود دارد»
این صفحه برای دوستان و خانواده است که میخواهند به شخصی که اختلال دوقطبی دارد، کمک کنند.
دیدن شخصی مهم در زندگیتان که از علائم اختلال دوقطبی رنج میبرد، میتواند ناراحتکننده باشد؛ اما اقدامات بسیاری وجود دارد که میتوانید ضمن اینکه به رفاه خود اهمیت میدهید، از دیگری مراقبت کنید.
در مورد اختلال دوقطبی خود صحبت کنید
صحبت کردن با شخصی در مورد تجربیات خود میتواند به وی کمک کند که احساس حمایت و پذیرش نماید.
برای دورههای شیدایی برنامه داشته باشید
وقتی دوست یا عضو خانواده شما در آستانه یک دوره شیدایی است، سعی کنید با وی صحبت کنید که در صورت داشتن یک دوره هیپومنیک یا شیدایی، میتوانید از ایشان پشتیبانی کنید. این موضوع میتواند به دیگری کمک کند احساس ثبات داشته باشد و آنچه را که اتفاق میافتد کنترل کند. شما میتوانید در مورد ایدههایی مانند:
درباره رفتاری که به نظر شما چالشبرانگیز است، بحث کنید.
علائم هشداردهنده و شروع آنها را بشناسید
بیشتر افراد علائم هشداردهندهای در آستانه تجربه یک دوره شیدایی یا افسردگی دارند. بهترین راه برای شناسایی این موارد برای دوست یا اعضای خانواده شما این است که با آنها در مورد این قبیل مسائل صحبت کنید و با هم فکر کنید که چه چیزی ممکن است دلایل این امر باشد. اگر رفتارهای خاصی را مشاهده کردید که معمولاً قبل از یک دوره اتفاق میافتد، میتوانید بهآرامی آنها را به بیمار اطلاع دهید.
بسیاری از افراد نیز محرکهایی مانند استرس دارند که میتواند آنها را درنهایت درگیر یک دوره کند. بهتر است بفهمید که این محرکها برای دوست یا عضو خانواده شما چیست و چگونه میتوانید به جلوگیری یا مدیریت آنها کمک کنید.
«داشتن پدری با اختلال دوقطبی قطعاً نگرانکننده است. شما در کنار آنها افتوخیز بیماری را طی میکنید. جستجوی الگوها، صحبت کردن، آرام ماندن و حمایت از آنها امری حیاتی است».
سعی کنید برای خود فرضیات درست نکنید
این قابلدرک است که ممکن است خود را دائماً در حال جستجوی نشانههایی از اینکه دوست یا اعضای خانواده شما در آستانه یک دوره دوقطبی است، بیابید، اما به یاد داشته باشید که این ممکن است مفیدترین راه برای پشتیبانی از آنها نباشد.
سعی کنید تصور نکنید که هرگونه تغییر در روحیه بیمار نشانی از بیماری است. اگر مطمئن نیستید، بهترین کار صحبت با دوست یا اعضای خانواده است.